..::مجله سینما::..

اخبار سینمای ایران و جهان و ...

..::مجله سینما::..

اخبار سینمای ایران و جهان و ...

"زن دوم" از آثار شاخص کارنامه من است

گفتگو با سیروس الوند به بهانه اکران جدیدترین ساخته اش

"زن دوم" از آثار شاخص کارنامه من است

کارگردان فیلم سینمایی "زن دوم" این فیلم را در کنار آثاری چون "یکبار برای همیشه" و "چهره" از آثار شاخص کارنامه فیلمسازی خود می‌داند.
سیروس الوند درباره اکران نوروزی تازه‌ترین فیلم خود گفت: "اکران عید زمانی خوب بود و شرایطی مناسب برای فروش فیلم به وجود می‌آورد. اما در شرایط فعلی تلویزیون به عنوان یک رقیب در کنار سینما برنامه‌ها و فیلم‌های متنوع در تعطیلات نوروز پخش می‌کند و بسیاری از مردم نیز در دید و بازدید یا مسافرتند. فقط از دهم عید به بعد شرایط بهتر می‌شود."

وی در ادامه افزود: "البته از طرفی نمایش "زن دوم" در سینما آزادی اتفاقی مهم است که می‌تواند به توفیق آن کمک کند. فیلم من با اینکه نسبت به فیلم‌های دیگر سالن‌های کمتر دارد، اما پیش‌بینی می‌کنم فروشی خوب داشته باشد. من به موفقیت "زن دوم" در اکران با وجود رقبایی جدی امیدوارم. باید دید مخاطب دنبال فیلم‌های کمدی است یا می‌خواهد فیلمی جدی ببیند."

کارگردان "زن دوم" از این فیلم بعد از "یکبار برای همیشه" و "چهره" به عنوان یکی از آثار شاخص کارنامه خود نام برد و درباره درباره اقتباس از کتاب فرشته طائرپور و مینو کریم‌زاده گفت: "این کتاب فیلمنامه شده بود و من از روی فیلمنامه کار را ساختم. ما نسخه‌ای 150 دقیقه‌ای از فیلم تهیه کردیم که بعد از اکران در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود."

الوند افزود: "تبدیل کردن رمان به فیلم سینمایی ساده نیست و فکر می‌کنم تبدیل کردن داستان‌های کوتاه به فیلم مناسب‌تر باشد. در ایران کمتر مخاطبی فیلم بالاتر از 100 دقیقه را تحمل می‌کند، در حالی که در سینمای دنیا وضع به این شکل نیست. ما هم خیلی سعی کردیم از زمان نرمال فیلم‌های سینمای ایران خارج نشویم، اما با توجه به کتاب امکانپذیر نبود و فیلم 118 دقیقه شد."

این فیلمساز درباره حضور ستاره‌ها در "زن دوم" و تاثیر آن بر فروش فیلم گفت: "حضور ستاره‌ها در هر فیلم دلیل قطعی برای موفقیت در اکران نیست. ما آثاری در سینما دیده‌ایم که با وجود ستاره‌ها نتوانستند به فروش خوب در نمایش عمومی برسند. توفیق یک فیلم در اکران بستگی به فیلمنامه، کارگردانی، بازیگران و ... دارد و این مجموعه با هم باعث فروش موفق فیلم می‌شود."

وی با اشاره به بازی محمدرضا فروتن و نیکی کریمی در فیلم افزود: "هر دو اینها از بازیگران خوب سینما هستند و من از نتیجه کار با آنها بسیار راضی‌ام. کریمی در "زن دوم" یک بازی ماندگار ارائه کرد و فکر می‌کنم در کنار نقش "سارا" این نقش یکی از بازی‌های ماندگار وی محسوب می‌شود. فروتن هم بسیار خوب بازی کرده است."

الوند در پایان درباره مثلث عشقی فیلم "زن دوم" گفت: "موضوع فیلم ما تازه است و ربطی به سوژه‌های سه نفره یا مثلث عشقی ندارد. ما در این فیلم شکلی تازه از این روابط را مورد بررسی قرار دادیم و به نوعی در آن موقعیت زن دوم در جامعه به تصویر کشیده می‌شود. ما از منظری تازه به این موضوع نگاه کردیم."

"زن دوم" بر مبنای کتابی به همین نام به قلم طائرپور و کریم‌زاده سال 86 ساخته شد و اکران نوروز گروه سینمایی آزادی است. فیلم داستان زندگی عاشقانه مهتاب است که با رسیدن خبری به بحران کشیده می‌شود. آدم‌هایی از گذشته فراموش‌شده هر کدام پا به ماجرا می‌گذارند و تعریفی متفاوت از عشق و حق با خود می‌آورند.

محمدرضا فروتن، نیکی کریمی، آناهیتا نعمتی، امیر آقایی، سحر زکریا و مهتاج نجومی از بازیگران فیلم هستند. از دیگر عوامل فیلم می‌توان به غلامرضا آزادی مدیر فیلمبرداری، جهانگیر میرشکاری صدابردار، ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس و محمدرضا قومی طراح چهره‌پردازی اشاره کرد.

این فیلم همزمان با سینماهای فرهنگ، فلسطین، صحرا، اریکه ایرانیان، پایتخت، ملت و موزه سینما در شهرهای اصفهان، شیراز، مشهد، کرمان، اهواز، چالوس و ... نیز به اکران عمومی درآمده است.

« دایره زنگی « آغاز دوره جدید بازیگری من است

گفتگو با بهاره رهنما به بهانه بازی متفاوتش در فیلم « دایره زنگی »

« دایره زنگی « آغاز دوره جدید بازیگری من است

بهاره رهنما بازی در فیلم سینمایی "دایره زنگی" به کارگردانی پریسا بخت‌آور را بهترین فرصت برای آغاز دوره جدید بازیگری خود دانست.
وی درباره حضور خود در "دایره زنگی" گفت: "کارگردان فیلم ابتدا گمان می‌کرد نقش همسر شخصیت مهران مدیری ممکن است مانند خودم به یک کاراکتر شلوغ و پرجنب و جوش تبدیل شود. بخت‌آور قصد داشت بازیگران "دایره زنگی" در نقش‌هایی متفاوت ظاهر شوند."

رهنما در ادامه افزود: "به کارگردان پیشنهاد دادم به من فرصت بدهد و اگر بازی متفاوتی ارائه دادم با حضورم در نقش موافقت کند. واقعا تلاش کردم و بخت‌آور در تست گریم غافلگیر شد. من نقش شعله را در "دایره زنگی" از خودم متفاوت و مسن‌تر ترسیم کردم. مجموعه طراحی لباس و گریم، کارگردانی مناسب و تلاش خودم باعث شد نقش متفاوت از سایر نقش‌هایم جلوه کند."

وی ادامه داد: "معتقدم بازیگری که به سی و چند سالگی می‌رسد برای ورود به دوره بعدی کار خود به تغییرات نیاز دارد. "دایره زنگی" برای من بهترین فرصت بود تا دوره جدید خود را در بازیگری آغاز کنم. من در این فیلم در نقش زنی میانسال ظاهر شدم که برای اثبات شاعر بودن خود تلاش می‌کند؛ زنی که با برونگرایی در نوع ظاهر خود قصد دارد بگوید من هستم."

بازیگر نقش شعله "دایره زنگی" را اثری متفاوت در کارنامه خود دانست و افزود: "فیلم اثری بدیع در داستانگویی و فیلمبرداری است. البته من در گذشته در فیلم‌هایی با روایت‌های غیرخطی و غیرکلاسیک مثل "شبانه" و "گاوخونی" بازی کرده‌ام و معتقدم این فیلم با وجود فروش خوب متعلق به سینمای عامه‌پسند نیست."

وی درباره حضور خود در یک فیلم اول گفت: "اصولا فیلمسازان در ساخت فیلم اول خود با شور و اشتیاق کار می‌کنند و با نگاه خوب وارد سینما می‌شوند. به همین دلیل عمدتا فیلم‌های اول از کارهای ماندگار سینما محسوب می‌شوند و من از حضور در چنین فیلم‌هایی استقبال می‌کنم. فیلمنامه برای من اهمیت زیادی دارد و در این فیلم نیز یکی از دلایل قبول نقش فیلمنامه موفق بود."

رهنما ادامه داد: "من با پریسا بخت‌آور در چند پروژه موفق همچون مجموعه تلویزیونی "من یک مستاجرم" و نمایش "پیش از ناشتایی" همکاری کرده بودم و به نوعی ایشان را یک کارگردان جدی و کوشا می‌دانم. به همین دلیل از قبل به کاری که قرار بود با این گروه انجام دهم اطمینان داشتم."

بازیگر "دایره زنگی" در پایان گفت: "این فیلم جزو آثاری است که مفاهیم اجتماعی را به طور خاص و ظریف بیان و ما را متوجه اتفاقی می‌کند که اکنون برای نسل جوان در حال شکل‌گیری است. مجموعه بازی‌ها، حضور ستارها کنار هم، بداهه‌های محمدرضا شریفی‌نیا و مدیری، کارگردانی، فیلمنامه و ... از معیارهای مهم فیلم هستند که می‌توانند باعث ارتباط خوب آن با مخاطب شوند."

اختصاصی سینمای ما

 
اختصاصی سینمای ما - گفت و گوی امیر قادری و ندا میری با بهرام رادان



متن مصاحبه در ادامه مطالب

ادامه مطلب ...

گفت‌وگو با خزر معصومی

لیلی نیکونظر

خزر معصومی آدم را نگران می‌کند؛ این هیچ ربطی به چهره‌ی معصومش ندارد که آماده‌است تا یک حساسیت و آسیب‌پذیری بی‌شائبه را به تصویر بکشد. همه‌ی این نگرانی به آنجا بر می‌گردد که او فرق دارد و نمی‌دانی او با همه این فرق‌ها و تفاوت‌ها، در این سینمای یکدست راه به کجا می‌برد. این «او فرق دارد» را هم پای تعارف نگذارید. کافی بود شما به جای من با او به گفت‌وگو می‌نشستید تا این «فرق دارد» را خودتان کشف کنید. گفت‌وگوی من با خزر معصومی که بیشتر به یک گپ دوستانه شبیه بود، در فضای یک کافه‌ی گرم و کوچک انجام شد تا هنرپیشه‌ی بااستعداد «باغ‌های کندلوس» و فیلم توقیف شده‌ی «به رنگ ارغوان» با آن گنجینه‌ی واژگانی قابل ستایش، از ترس‌ها، وسواس‌ها و فرداها بگوید؛ از خودش و سینمای غریب این روزها.

ادامه مطلب ...

گفت‌وگو با مسعود کیمیایی درباره‌ی صادق هدایت و «داش آکُل»

مسعود کیمیایی تازه از کلاسِ درسِ سینمایش بیرون آمده بود که رسیدیم به «کارگاهِ آزادِ فیلم» ش و شاگردانِ «مدرسه سینمایی» اش، سرگرمِ پُرسیدنِ سئوال‌هایی بودند که در طولِ کلاس، فرصتش را پیدا نکرده بودند. پوسترِ بزرگِ «داش آکُل» ی که در پلّه‌هایِ «کارگاه» ، رویِ دیوار نصب شده بود، موضوعِ اصلیِ این مُصاحبه بود، هرچند پیش از آن‌که ضبط‌صوت را روشن کنیم، درباره چیزهایِ دیگر هم حرف زدیم؛ مثلاً این‌که «کیمیایی» تلفّظِ «آکُل» را درست می‌داند و «نجف دریابندری» در مُصاحبه بلندش با «ناصر حریری» ، می‌گوید درستش «آکَل» است، یعنی مخفّفِ «کربلایی» و «کیمیایی» هم گفت «ابراهیم گلستان» هم همین «آکَل» را می‌گوید، هرچند «آکُل» معنایِ «کوتاه» را می‌دهد و ربطی به «کربلایی» ندارد. و همین اشاره کوتاه کافی بود تا چند کلمه‌ای هم درباره «گلستان» و گُفت‌وگویِ اختصاصیِ او با «شهروندِ امروز» حرف بزند. بعد از این بود که رسیدیم به خودِ «هدایت» و داستان‌هایی که در سینمایِ ایران، نقشِ پُررنگی ندارند. سینمایِ ایران، فاصله‌اش را، در همه این سال‌ها، با ادبیات حفظ کرده‌است و معمولاً سُراغی از مشهورترین و مُهم‌ترین داستان‌هایِ ادبی نگرفته‌است. «داش آکُل» ، آن‌طور که خودِ «کیمیایی» تلفّظ می‌کند، عملاً نخستین اقتباسِ سینمایی‌ست از یک داستانِ «هدایت» و درواقع، تنها فیلمی‌ست که هم شیفتگانِ «هدایت» آن‌را دیده‌اند، هم آن‌ها که صرفاً تماشاگرِ سینما هستند و کاری به «هدایت» و نوشته‌هایش ندارند. و همه این‌ها، در ابتدایِ دهه ۱۳۵۰ اتّفاق افتاده است؛ در سال‌هایی که «موجِ نو» یِ سینمایِ ایران، تازه به بار نشسته‌است...

توضیح: این گفت‌وگو پیش‌تر در هفته‌نامه‌ی «شهروند امروز» چاپ شده و متن کامل آن را محسن آزرم در اختیار سایت ۳۰نما قرار داده‌است.

 

ادامه مطلب ...

کاش چشم دیدن شادی های همدیگر را داشته باشیم

متن کامل دعای گلزار در لحظه تحویل سال نو‎
کاش چشم دیدن شادی های همدیگر را داشته باشیم

کاش چشم دیدن شادی های همدیگر را داشته باشیم ‏

سینمای ما - اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی، ‏‎
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد، ‏‎
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد، ‏‎
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی‎.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد، ‏‎
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی‎. ‎
برایت همچنین آرزو دارم دوستانی داشته باشی، ‏‎
از جمله دوستان بد و ناپایدار، ‏‎
برخی نادوست، و برخی دوستدار‎
که دستکم یکی در میانشان‎
بی‌تردید مورد اعتمادت باشد‎.‎
و چون زندگی بدین گونه است، ‏‎
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی، ‏‎
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه، ‏‎
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد، ‏‎
که دست کم یکی از آن‌ها اعتراضش به حق باشد، ‏‎
تا که زیاده به خودت غرّه نشوی
و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی‎
نه خیلی غیرضروری، ‏‎
تا در لحظات سخت‎
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است‏‎
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگه‌دارد
همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی‎
نه با کسانی که اشتباهات کوچک می‌کنند‎
چون این کارِ ساده‌ای است، ‏‎
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می‌کنند‎
و با کاربردِ درست صبوری‌ات برای دیگران نمونه شوی‎.‎
و امیدوارم اگر جوان هستی‎
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی‎
و اگر رسیده‌ای، به جوان‌نمائی اصرار نورزی‎
و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی‎
چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد‏‎
و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند‎.‎
امیدوارم سگی را نوازش کنی‎
به پرنده‌ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی‎
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می‌ دهد‏‎.
چرا که به این طریق‎
احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان‎.‎
امیدوارم که دانه‌ای هم بر خاک بفشانی‎
هرچند خُرد بوده باشد‎
و با روئیدنش همراه شوی‎
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد‎. ‎
بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی‎
زیرا در عمل به آن نیازمندی‎
و برای اینکه سالی یک بار‎
پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: «این مالِ من است‎»
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است‏‎!‎
و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی‎
و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی‎
که اگر فردا خسته باشید، یا پس‌فردا شادمان‎
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید‎.‎
اگر همه‌ی این‌ها که گفتم فراهم شد‎
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم‎...‎
بیایم کمی همدیگر و بیشتر دوست داشته باشیم و چشم دیدن شادی های همدیگر را داشته باشیم.‏‎